مهدکودک، مادربزرگ یا پرستار بچه؟
چه چیزی برای فرزند شما بهتر است: بزرگ شدن با مادربزرگش که دوستش دارد، داشتن یک پرستار بچه حرفه ای یا حضور در مهدکودک، در جمع کودکان دیگر و مربیان با تجربه؟ بیایید به عواملی نگاه کنیم که به ما کمک می کند اولین تصمیم مهم برای تربیت فرزندمان را بگیریم.
اگر ما راه حل یک پرستار بچه مجرب را انتخاب کنیم
جوانب مثبت
کودک در محیط آشنا و محافظت شده خانه ما باقی می ماند.
نیازی نیست که کودک خود را صبح زود بیدار کنید تا او را به مهد کودک ببرید. یعنی هر چقدر که می خواهد بخوابد و از استرس صبحگاهی در امان بمانیم.
پرستار کودک برنامه ای را که ما تنظیم خواهیم کرد به شدت دنبال می کند. کودک هر روز در یک ساعت مشخص به پیاده روی می رود، غذا می خورد و بدون دردسر می خوابد.
پرستار کودک کاملاً وقف مراقبت از کودک است (یا حداقل باید باشد). او می تواند برای او بخواند، چیزهایی به او بیاموزد، سازه های مختلف بسازد و به طور کلی او را در فعالیت های خلاقانه شرکت دهد.
چندان مستعد ابتلا به بیماری های عفونی نیست. از بیماری ها محافظت می شود و ما نیاز به مرخصی نداریم.
منفی ها
انتخاب پرستار کودک مناسب برای فرزندمان یک تصمیم دشوار است و فقط ما باید این تصمیم را بگیریم. این نیاز به زمان، تحقیق، یک غریزه “تیز” دارد و می تواند یک روش استرس زا باشد.
مهم نیست که پرستار بچه چقدر خوب و “چک شده” باشد، او هنوز یک فرد جدید در خانه ما، در خانواده ما است که تا زمانی که ما دور هستیم با فرزندمان وقت می گذراند. این ممکن است باعث شود ما احساس اضطراب، تردید، حسادت و حتی گناه کنیم.
هزینه نگهداری از کودک بیش از دو راه حل دیگر است.
کودک ساعتهای زیادی را با پرستار کودک میگذراند (مخصوصاً زمانی که آب و هوا اجازه نمیدهد برای پیادهروی بیرون برود) و بنابراین فاقد محرکهایی است که به رشد او کمک میکند، ممکن است خسته شود، شکایت کند، بچههای دیگر را برای مشارکت با خود بخواهد.
برخلاف مهدکودک، که در آن موارد غیرضروری توسط گروهی از مربیان مدیریت میشود، پرستار کودک تنها است، به این معنی که اگر او مریض شد، اگر صبح در ترافیک گیر کرد، اگر نیاز داشت، باید راهحل اضطراری آماده داشته باشیم. به دلایلی غایب باشد، یا اگر تصمیم دارد ما را ترک کند.
نکاتی برای سازگاری بهتر با پرستار کودک
در حالت ایده آل، پرستار کودک باید به خانه شما بیاید، نه اینکه کودک به خانه او برود. این بدان معنی است که تغییر برای کودک چندان چشمگیر نخواهد بود. همانطور که در خانه است، نزدیک به اسباب بازی های مورد علاقه اش احساس راحتی می کند، بنابراین سازگاری با موقعیت جدید بدون والدینش آسان تر خواهد بود.
ما اطمینان می دهیم که کودک با فرد جدید در زندگی خود تا حد امکان راحت آشنا می شود. نمیتوانیم پرستار بچه را ناگهانی به خانه بیاوریم و روز اول کودک را با او تنها بگذاریم. کودک نیاز به زمان دارد و ما موظف هستیم که این را برایش تضمین کنیم. در روزهای اول با پرستار کودک و کودک کنار هم می نشینیم تا اجازه دهیم در کنار او احساس امنیت کند و به کودک (هرچقدر هم که کوچک باشد) توضیح می دهیم که این خانم اینجاست تا از او مراقبت کند و با او تا زمانی که مادر سر کار است می ماند.
اگر راه حل مهدکودک را انتخاب کنیم
جوانب مثبت
کودک به طور مداوم چیزهای جدیدی یاد می گیرد، وقت خود را خلاقانه می گذراند، مهارت های خود را از طریق بازی، آهنگ، نقاشی، ساخت و ساز و غیره پرورش می دهد.
کودک با کودکان دیگر ارتباط برقرار می کند و جامعه پذیری خود را توسعه می دهد.
مامان به محیط سازمان یافته مهدکودک، که در آن نوزادان دیگری غیر از نوزاد خودش هستند، راحت تر اعتماد می کند، به جای یک پرستار بچه که به خوبی نمی شناسد یا به دو فرد مسن مانند پدربزرگ و مادربزرگش.
برخلاف محیط معمولاً ملایم در خانه، مهدکودک قوانین و برنامه ای دارد که کودک باید از آن پیروی کند، مقرراتی که باید رعایت کند.
راه حل مهد کودک بسیار مقرون به صرفه است.
منفی ها
اگر نمیخواهید هزینه سرویس مهدکودک را بپردازید یا میخواهید کودک را به مهدکودک ببرید و برگردید، باید همیشه صبح و بعدازظهر سر وقت باشید.
به خصوص در سال اول در مهدکودک، چون با تعداد زیادی از کودکان در تماس است، کودک شما دائماً دچار عفونت های مختلف می شود، به این معنی که شما باید آماده باشید: بیشتر وقت خود را در خانه سپری کند، بنابراین برای مواقعی که بیمار است باید جایگزین داشته باشید.
مهدکودک های بهزیستی در روزهای تعطیل، تابستان و … که اعتصاب می شود برای مدت طولانی تعطیل می شوند. بنابراین، باید از یک مراقب جایگزین برای کودک اطمینان حاصل کنید.
نکات
ترجیحاً کودک قبل از رفتن به مهدکودک راه رفتن را یاد گرفته باشد. زمان مناسب زمانی است که کودک به هجده ماهگی می رسد، زمانی که راه رفتن را به طور کامل یاد گرفته باشد و حرکات آکروباتیک انجام دهد.
در حالت ایده آل، کودک شما باید ابتدا چند ساعت را در مهدکودک بگذراند و به تدریج اقامت خود را به ساعات کاری کامل برساند.
اگر مقررات آن اجازه می دهد، مهدکودک را می توان با مادربزرگ یا پرستار کودک ترکیب کرد، که می تواند او را زودتر به خانه برساند.
ما همیشه باید با توضیح دلایل فرستادن او به مهدکودک به کودکمان اطمینان دهیم. مثلاً بگویید: “من تو را به مهدکودک می برم و بعداً می آیم. در مهدکودک همه دوستان و مربیان خود را ملاقات می کنی”. این باید هر روز تکرار شود، باید با کودک صحبت کنیم و به او بگوییم که چه اتفاقی قرار است بیفتد.
کودک را سرزنش نکنید، زیرا می ترسد اتفاق بدی برای او یا ما بیفتد.
اگر کودک شما زیر 6 ماه سن دارد، وقتی از مهدکودک برمی گردد، باید به او فرصت دهید تا دوباره شما را بشناسد، عطر و صدای شما را به خاطر بسپارد. تنها زمانی که به خانه برمی گردد، کودکی در آن سن واقعاً مادرش را دوباره کشف می کند. این اتفاق نه در مهدکودک و نه در راه بازگشت رخ نمی دهد. این ممکن است تعجب آور به نظر برسد، اما باید به خاطر داشته باشید که کودک شما به فضای خودش، محیط آشنا، صدای پدر و مادر، تخت، اسباب بازی ها و اتاقش نیاز دارد.
اگر راه حل مادربزرگش را انتخاب کنیم
جوانب مثبت
کودک پیش مادربزرگش می ماند، بنابراین ما مطمئن هستیم که با کسی است که او را دوست دارد و مایل است به بهترین شکل ممکن از او مراقبت کند.
این گزینه مقرون به صرفه ترین است!
ما می توانیم احساس امنیت کنیم. مادربزرگ او نه تنها از فرزند ما مراقبت می کند، بلکه برای او آشپزی می کند و …اگر لازم باشد بیشتر در دفتر بمانیم یا تصمیم بگیریم بعد از کار یک قهوه سریع بنوشیم، اضافه کاری انجام می دهد!
منفی ها
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها تمایل دارند نوه های خود را لوس کنند. بنابراین بسیار محتمل است که کودکی که در بازگشت به خانه دریافت می کنیم، کودک متفاوتی باشد.
مادربزرگ ها – و دوستانشان – به سختی می توانند به کودکی که برای آب نبات، چیپس سیب زمینی، تلویزیون یا سیب زمینی سرخ کرده التماس می کند، نه بگویند! اگر ما با همه اینها موافق نباشیم، به احتمال زیاد برای متقاعد کردن مادربزرگش برای رعایت کردن کار سختی خواهیم داشت.
مادربزرگ ها معمولاً در سن خاصی هستند، به این معنی که ممکن است نتوانند نیازهای کودک (برای پیاده روی و بازی) را برآورده کنند. این می تواند مشکلی برای کودک ایجاد کند که مجبور می شود وقت خود را در خانه بگذراند (احتمالاً با مادربزرگ های دیگر یا تماشای تلویزیون)، یا مادربزرگش می تواند در این کار زیاده روی کند و سعی کند نوه خود را راضی کند.
نکات
به مادربزرگش توضیح دهید که برای خواسته های کودک محدودیت هایی وجود دارد و این برای همه خوب است – اما عمدتاً برای خود کودک.
یک تلفن همراه به مادربزرگ بدهید تا بتوانید هر زمان که نیاز بود با او ارتباط برقرار کنیم.
در نتیجه
هر کدام از سه گزینه را که انتخاب کنید، برای فرزندتان مهم است که متوجه شده باشد، فراتر از مادر و بابا، افراد دیگری در محیط او وجود دارند که با آنها احساس امنیت می کند. فراتر از بلوغ طبیعی که گذر زمان به ارمغان می آورد، سهم خود ما برای درک این امر مهم است. بنابراین، مطمئن شوید که کودک شما در پارک ها، زمین های بازی و غیره با کودکان دیگر در تماس است. هنگامی که کودک شما از ماه های اولیه زندگی خود، با مردم، دوستان و اقوام معاشرت می کند، با آنها بازی می کند، توسط آنها در آغوش گرفته می شود، با آنها هم صحبت می شود و با خواندن ترانه های آنها و غیره، شروع به احساس آشنایی با آنها می کند و هر چه رشد می کند راحت تر می پذیرد که به غیر از مادر و پدرش مدتی را با افراد دیگر سپری کند. در حالت ایدهآل، هر بار که به دیدن اقوام و آشنایان میروید، فرزندتان را با خود ببرید تا بتواند با تمام عموها، خالهها، مادربزرگها و پدربزرگها و غیره آشنا شود. از طریق این روند ملاقات با دیگر افراد دوستداشتنی، کودک ما به تدریج حس بودن را در خود ایجاد میکند. هم آماده برای ملاقات با چهره های جدید، و هم برای جدا بودن از توجه همیشگی مادر و پدرش می شود.